اولین باری که به شما گفتند نماینده ولی فقیه در استان هستید یادتان هست؟
بسم ا... الرحمن الرحیم
اولاً ما تشکر میکنیم از شما و تلاش فرهنگی ارزشمندی که دوستان عزیزمان در مبشرصبح انجام میدهند که یک حرکت بسیار ارزشمند و ولایی است و از مجموعه شما عزیزان که بحمدا... در خط ولایت هستید و برای ولایت زحمت میکشید صمیمانه سپاسگزارم و قدرانی میکنم.
اولین بار که قضیه پذیرش مسؤولیت نماینده ولی فقیه از سوی دفتر مقام معظم رهبری مطرح شد سال 86 بود. قریب یک سال قبل از حکم رسمی که حضرت آقا زدند.
قبل از اینکه به استان بیایید چه ذهنیتی از استان لرستان داشتید؟
یک محرم در حال و هوای جنگ برای تبلیغ به استان لرستان آمده بودم. کاملاً با فرهنگ، آداب، رسوم و خلقیات مردم استان لرستان آشنا بودم و شاید مهمترین انگیزهای که ما را بیشتر ترغیب کرد که این مسؤولیت را بپذیریم هم سنخ بودن فرهنگ و آداب و رسوم استان لرستان با فرهنگ و آداب و رسومی که ما داشتیم بود. در حقیقت من هیچگونه تفاوتی را احساس نکردم که چیزی جداست؛ حتی در زبان و لهجه مشترکات فراوانی وجود دارد و به همین جهت آشنایی تقریباً اجمالی از استان لرستان داشتم. از وقتی که موضوع نماینده ولی فقیه مطرح شد هم مطالعاتی در این زمینه داشتم و شناخت کافی از استان لرستان پیدا کردم.
اهل کجایید؟
استان مازندران، ساری.
مقداری درمورد دوران کودکی خودتان بگویید.
بنده در سال 1340 در یک خانواده مذهبی متولد شدم. ابوی ما از همان دوران جوانی نماز شبشان ترک نمیشد و اصولاً در خانواده ما همیشه یک ساعت قبل از اذان صبح همه مجبورند بیدارشوند و عبادت کنند تا نماز صبح را بخوانند. بعد از نماز صبح ابوی ما مقید است به اینکه مشغول دعا شود. ایشان تا زمانی که آفتاب طلوع نکند نمیخوابند.
در دوران کودکی مکتبخانه را طی کردیم. بعضی از کتابها را در مکتبخانه نزد مرحوم کربلایی ابراهیم خواندم. بعد از آن مسئلهی درسهای کلاسیک مطرح شد. تا پنجم ابتدایی در همان محل خودمان بودیم سپس دوران راهنمایی را در مرکز بخش چهادانگه ساری خواندم تا اینکه سیکل را گرفتم. از همان دوران با اینکه جوان بودم معتقدم بودم که اگر بخواهم درس طلبگی بخوانم، یا باید به قم بروم یا اصلاً جای دیگر نمیروم. لذا به خاطر انگیزه و علاقهای که به روحانیت و طلبگی داشتم قبل از پیروزی انقلاب، در سال 55-56، مستقیم رفتم قم و مشغول تحصیل علوم دینی شدم.
پای درس چه علمایی نشستهاید؟
دوران طلبگی ما یک دوران با نشاط و خوب با استفاده از اساتید برجسته بود. مدرسهای که درس را شروع کردیم مدرسه مرحوم آیت ا... العظمی گلپایگانی بود که از نظر تحصیل و تربیت یک مدرسه بسیار خوب بود. خود آیتا... العظمی گلپایگانی اشراف کامل بر مدرسه داشت. اساتید خوبی در آنجا بودند. طلاب مستعدی در آنجا درس میخواندند و بحمدا... چون از آغاز تحصیلات، در قم بودیم، از اساتید برجستهای استفاده کردیم. مثلاً درس لمعه را نزد مرحوم آیتا... وجدانی فخر که ایشان شاید بیش از بیست بار لمعه را تدریس کرد. یا مثلاً درس رسائل را از استاد اعتمادی که از اساتید برجسته بود. درس مکاسب از استاد ستوده و همینطور استاد طاهر شمس گلپایگانی و اساتید زبده دیگری که هر کدامشان وزنهای بودند در حوزههای علمیه و بعضیها الان هستند و برجسته هستند.
ما هم تلاش میکردیم پای درس اساتیدی حاضر بشویم که در آن درس سرآمد دیگران باشند. مثلاً بخشی از کفایه را از مرحوم آیتا... العظمی فاضل لنکرانی یاد گرفتیم که بعد از این دوره ایشان به عنوان یک مرجع مطرح بودند. تفسیر را از استاد بزرگوار آیتا... جوادی آملی؛ همینطور فلسفه و کلام را از استاد بزرگوار انصاری استفاده کردیم و در دروس خارج هم در درس اساتید بزرگواری مانند آیتا... العظمی مکارم شیرازی، آیتا... سبحانی آیتا...، جوادی آملی و بیشترین بهره را از آیتا... العظمی فاضل لنکرانی و آیتا... العظمی جوادی آملی بردیم.
فکر میکنم از افتخارات زندگی من بهره بردن از اساتید برجسته حوزه علیمه قم بوده است. چه اینکه در رشته تخصصی تفسیر و علوم قرآن از اساتید برجسته و زبده این رشته استفاده کردیم مثل آیتا... العظمی مکارم شیرازی، استاد بزرگوار مرحوم آیتا... معرفت، آیتا... خزعلی؛ چهرههای این چنینی بهره بردیم و این افتخاری برای دوران تحصیل ما به حساب میآید. یقیناً در کنار بهرهمندی از اساتیدی برجسته مسئله تلاش و جدّیتی که ما در درس داشتیم بخصوص اینکه حتی درس خارج را هم بدون مباحثه شرکت نمیکردیم. یک ساعت قبل از درس حتماً مباحثه میکردیم و بعد سر درس حاضر میشدیم. معتقد بر این بودیم رمز موفقیت یک طلبه در حوزه برخورداری از استاد برجسته و مهذب و جدّیت و تلاش خودش و مباحثه دروس است. اگر کسی شیوه طلبگی خودش را بر این مبنا قرار بدهد به اعتقاد من طلبه موفقی خواهد بود.
از درس اخلاق چه اساتیدی استفاده میکردید؟
در درس اخلاق استاد بزرگوار ما حضرت آیت ا... مشکینی بودند که واقعاً ما بهره فراوانی بردیم. من در بخشی از تفسیر و درس اخلاق آیتا... مشکینی مرتب شرکت میکردم ضمن اینکه از استاد بزرگوار آیتا... بهاالدینی و آیتا... حسن زاده آملی هم بهره میبردیم. ولی بیشترین بهره را از درس آیتا... مشکینی که هر هفته شرکت میکردیم.
دوران طلبگی و جوانی شما در قم مصادف بوده با دوران انقلاب؛ از آن دوران برای ما بگوید؟
از روز اول انقلاب اسلامی ما در قم و شاهد جریانات بودیم. چون جوان بودم، انگیزه بیشتری داشتم برای اینکه در جریان انقلاب قرار بگیرم. از همان 17 دی سال 56 که روزنامه اطلاعاتِ آن روز، مقاله آنچنانی نوشت. شاید جزو اولین کسانی بودیم که این روزنامه را دست گرفتیم و با شور و نشاط و حرارت در منزل مراجع حضور پیدا میکردیم و پای صحبتها و اعتراضها مینشستیم. حتی وقتی که حادثه 19 دی اتفاق افتاد، ما در آن راهپیمایی حضور داشتیم؛ بطوری که در میدان شهدای فعلی، وقتی که ما به نزدیکی کلانتری رسیدیم مواجه شدیم با این که مأمورین به مردم حمله کردند. مردم به هر شکلی متفرق میشدند. طوری شد که یکی از آقایان افتاد در داخل جوی آب؛ نفر سوم ما بودیم و نفر بعدی هم پشت سر ما. و کتک را نفر آخری خورد و بقیه ما از آن حادثه جان سالم به در بردیم.
دقیقاً یادم هست وقتی از این میدان خارج شدیم و در مسیر رودخانه قرار گرفتیم. چون اطراف بسته بود آنقدر آمدیم بالا که به خط ریلی قطار که آن زمان آخر قم بود رسیدیم. از آنجا توانستیم خودمان را به سمت خیابان نیروگاه بکشانیم و از آن مهلکه نجات پیدا کنیم.
در مجلسی که برای مرحوم شهید آیتا... سید مصطفی خمینی برگزار شد حضور داشتم. در آن مراسم اولین بار صحبت از امام خمینی(ره) را شنیدم که امام خمینی(ره) وجود دارد. سؤال و جستجو کردیم و شناختی از امام پیدا کردیم. به دنبالش در تمام تظاهرات و راهپیماییها و اجتماع در مدرسه خان که معمولاً طلاب بعد از نماز مرحوم آیتا... مرعشی نجفی در آنجا اجتماع پیدا میکردند و تظاهرات میکردند حضور داشتم. در مجموع دوران پرشورو پرحرارتی برای ما بود.
نحوه آشناییتان با امام چطور بود؟
سال 1356بعد از مراسم ختم مرحوم آقا مصطفی خمینی شروع به مطالعه کردن کتابهای حضرت امام کردم. میرفتیم در کتابخانه مدرسه فیضیه کتابهای حضرت امام را میگرفتیم و آنجا مطالعه میکردیم و شرح حال امام را آنجا بدست میآوردیم. من خیلی مشتاق بودم که عکس حضرت امام را ببینم. قریب به یک هفته دنبال این بودم که عکس حضرت امام را پیدا بکنم که سرانجام یکی از آقایان عکسی از امام داشت و آن را به من هدیه داد که من گفتم بهترین هدیهای که شما به من دادید عکس حضرت امام بود.
پیامهای حضرت امام که میآمد معمولاً در قم دوستانی که اینها را تکثیر میکردند در اختیار ما قرار میدادند. ما هم پیامها، عکسها و نوار سخنرانی امام را پخش میکردیم.
با چند نفر از دوستان بنا شد یک مجموعه از پیامها و نوارهای سخنرانی امام را ببریم پخش کنیم. گفتیم خوب چه کار بکنیم؟ با دوستان نشستیم صحبت کردیم. گفتیم که ما دو نفر میرویم داخل اتوبوس، شما یک بسته کارتون نوار و اعلامیه را بگذارید داخل صندوق بار اتوبوس. اگر گیر افتادیم میگوییم به ما ربطی ندارد. اگر هم به سلامت به مقصد رسیدیم کارتون را میبریم. بحمدا... به مقصد رسیدیم و کارتون اعلامیه ها و نوارها را بردیم توزیع کردیم.
از سال 56 ما همواره با کلام و سخن امام آشنا بودیم و مسیر انقلاب را با پیام امام و هدایت امام دنبال میکردیم و همواره منتظر بودیم چه پیام جدیدی از امام صادر شده سخن جدیدی که بتوانیم هم به دیگران منتقل بکنیم و هم انقلاب شدت پیدا کند.
از دوران دفاع مقدس برایمان بگوئید؟
بعد از پیروزی انقلاب و زمانی که جنگ شروع شد حضرت آیتا... یزدی که الان در جامعه مدرسین تشریف دارند؛ در کمیته انقلاب اسلامی و دادگاه انقلاب بود و ما جزو مجموعه نیروهایی بودیم که در خدمت ایشان بودیم. ایشان یک گروهی را به جبهه اعزام نمودند که بنده یکی از آنها بودم
بنا شد به آبادان برویم. روز بعد از جنگ پیاده رفتیم آبادان. آبادان محاصره بود. حدود یک ماه در آبادان ماندیم. همان دورانی که شهید تندگویان اسیر شدند. تنها راه یک مسیر باریک بود که از شادگان میرفت به سمت آبادان. آبادان محاصره بود و پس از پایان ماموریت برای بازگشت کسی نبود که ما را برگرداند به پشت جبهه. یک روز میگفتند هاورکراف میآید شما را میبرد. یک روز میگفتند هلیکوپتر میآید. یک روز میگفتند باید صبر کنید امنیت ایجاد شود. سرانجام فرماندهای داشتیم که با ایشان پیاده راه افتادیم از آبادان آمدیم به سمت اهواز.
جالب اینجاست که در آبادان هم با یک گروه از عشایر لرستان برخورد کردیم. با آنها در یک مجموعه نزدیک کارخانه نمک بودیم. تعداد آنها زیاد بود و آنقدر اوایل جنگ امکانات نبود. در آبادان فقط یک توپ 125 بود و سلاح سنگین غیر از این دیگر چیزی نبود. حتی خشاب به اندازه کافی نبود. عشایر غیور لرستان فشنگها را داخل شال و چفیه و... قرار داده بودند.
دوران حضورم در جنگ دو بخش بود. دورانی که به عنوان طلّاب رزمی شرکت میکردم و دورانی که به عنوان طلاب تبیلغی حضور داشتم. به عنوان طلبه رزمی بیش از شش ماه سابقه دارم اما به عنوان طلبه تبلیغی حضورم خیلی زیاد بود.
مدت زیادی مسؤولیت امور فرهنگی سپاه منطقه یک که شامل سه استان قم، سمنان و زنجان بود را به عهده داشتم. بعدش هم که سپاه پاسداران منطقه یک تبدیل شد به سپاه ویژه قم. آنجا معاونت تبلیغات و انتشارات را برعهده داشتم. از این رو برای تبلیغ برای امور فرهنگی فراوان رفت و آمد میکردم.
یکی از کارهای بسیار خوبی که ما در دوران دفاع مقدس انجام دادیم جزوههای کوچکی بود تحت عنوان اخلاق رزمنده که الان هم نمونهای از آن جزوات را دارم.
ارتباط تنگاتنگی با شهید زینالدین داشتم طوریکه وقتی شهید شد من یک جزوهای نوشتم با عنوان «رمز موفقیت در فرماندهی» که الان یکی دو نمونهاش را دارم. در این جزوه شهید زینالدین را به عنوان یک فرمانده موفق و خصوصیات ایشان را به عنوان رمز موفقیت در فرماندهی معرفی کردم.
دوران دفاع مقدس به دلیل اینکه مدتی در سپاه بودم اقتضا میکرد که در جبهه حضور داشته باشم. قبل از آن هم به عنوان طلبه رزمی در دفاع مقدس حضور داشتم.
شیرینترین خاطره شما از دفاع مقدس کدام است؟
در عملیات بدر بود که متأسفانه به دلیل ناهماهنگیهایی که وجود داشت عراق یک پاتک شدید زده بود، طوری که گیج شده بودیم. مسیری که میرفتیم اشتباه بود و نمیدانستیم به چه سمتی برویم؟ شیرینترین خاطره لحظهای بود که دوستانی که درآنجا بودند همدیگر را بغل میکردند. یکی میگفت تو اگر زنده موندی برای من اینکار را بکن. آن یکی میگفت تو زنده موندی این کار را بکن.
در همان جا شهید عباسی، یکی از بستگانم، که همراه ما بود، اصرار میکرد که شب قبل از عملیات ما شام پیش او برویم. همان شب به من گفت من در این عملیات شهید میشوم. گفتم که نه بابا این حرف ها را نزن. چه حرفی میزنی؟ گفت که نه. وصیتنامه نوشت و من را وصی خودش قرار داد. به او گفتم شاید من شهید بشوم. گفت نه شما وصی ما هستید و این وصیتنامه دست شما. الان هم وصیت نامهاش پیش من هست. گفت من آرزو دارم در حال نماز شهید بشوم که همین هم شد. در حین گرفتن وضو فقط یک تیر به پیشانی او اصابت کرد و همانجا شهید شد.
با توجه به آشنایی قبلی شما از استان لرستان قبل از آمدن، چه خلاءهایی را در استان حس میکردید و چه برنامه هایی را نسبت به پرکردن این خلاءها داشتید؟
من فکر میکنم بهتر از همه مقام معظم رهبری استان لرستان را میشناسند برای اینکه وقتی بنا شد به استان لرستان بیاییم یک دیدار با مقام معظم رهبری داشتیم که حضرت آقا در آن دیدار به خوبی استان لرستان را معرفی کردند. توانمندیهایش را بیان کردند. ظرفیتهایش را بیان کردند و خلاءهایی را مقام معظم رهبری در استان برای ما بیان کردند که واقعاً هنوز هم که هنوز است احساس میکنم که مقام معظم رهبری با آن درایت، هوشیاری و با آن شناختی که از استان دارند هیچ کس به اندازه ایشان شناخت ندارد. ایشان بیان کردند استان لرستان سابقهاش چه بوده، چه موقعیتی داشته، امروز چه موقعیتی دارد و چه کارهایی را شما باید دنبال بکنید.
از جمله کاری را که مقام معظم رهبری رویش عنایت داشتند و تکیه کردن مسئله حوزههای علمیه بود. بیان فرمودند که استان لرستان در گذشته مهد علم و حوزههای علمیه بوده است و شخصیتهای برجستهای مثل حضرت آیتا... بروجردی و آیتا... کمالوند و امثال اینها داشته است و امروز باید ما این را تقویت بکنیم و باید حوزه علمیه لرستان به آن جایگاه برسد.
نکتهی دیگری که مقام معظم رهبری رویش عنایت داشتند مسئله جوانان بود. در غالب دیدارهایی که با مقام معظم رهبری بعد از آن هم داشتیم حساسیت روی جوانان داشتند. حتی در حکمی که مقام معظم رهبری به ما دادند هم قضیهی جوانان را مورد تاکید قرار دادهاند. یکی دیگر از چیزهایی که مقام معظم رهبری روی آن عنایت داشتند که به اعتقاد من اگر مسؤولین این حرف آقا را جدی بگیرند مشکلات استان لرستان حل خواهد شد این بود که در استان لرستان کارهای بزرگ را دنبال کنید. واقعاً این یک مسئله بسیار مهمی است. حل مشکلات استان لرستان به این است که کارهای بزرگی در این استان اتفاق بیفتد نه کارهای روزمره و کارهای معمولی. پیشرفت استان لرستان با دنبال کردن کارهای بزرگ امکان پذیر است و کارهای معمولی و کارهای روزمره موجب تحول در استان نخواهد شد. یقیناً در بخش اقتصادی در بخش صنعت در بخش کشاورزی باید کارهای بزرگی دنبال شود تا تحول و پیشرفت را ما در استان ببینیم.
یکی دیگر از چیزهایی که در استان باید به آن پرداخته شود فراهم کردن زیرساختهاست. فراهم کردن زیرساختهای فرهنگی، عمرانی و صنعتی. زیرساختهای صنعتی فراهم نیست. حضرت آقا درباره حوزه علمیه تکیه کردند اما زیر ساخت حوزه علمیه یعنی یک مدرسه خوب با امکانات در استان فراهم نیست یا مثلاً فرض کنید همین نماز جمعه؛ زیر ساخت نماز جمعه، مصلاهاست. تا قبل از آمدن ما به استان در هیچ شهرستانی بحث ساخت مصلا مطرح نبود. حتی خرمآباد هم تازه یک سالن آماده شده بود. اسکلت آن بالا رفته بود. اما بحمدا... امروز تمام شهرستانهای استان مشغول ساخت مصلا هستند. بعضی به بهرهبرداری رسیده است و بعضی از آنها دارد به بهرهبرداری نزدیک میشود. بعضی هم دارد دنبال میشود.
در استان لرستان شدیداً به ساخت مسجد نیازمندیم. خیلی از روستاها مسجد ندارند. حتی منطقه وسیعی از شهرها را داریم که فاقد مسجد هستند. بنابراین همان فرمایش مقام معظم رهبری که در استان لرستان اگر میخواهید شاهد تحول و پیشرفت باشیم باید کارهای بزرگ را دنبال بکنیم و مسائل مربوط به جوانان را در اولویت قرار بدهیم. بعد هم مسائل اشتغال هست همین مسئله کشاورزی در استان لرستان، اینها چیزهایی است که نیازمند فعالیت و کار است.
برای اهدافی که مورد تأکید رهبری معظم است چه برنامههایی داشتید و به کجا رسیدهاید؟
سعی کردیم برنامههای ما مطابق منویات و مطالبات مقام معظم رهبری باشد. از این رو اولین اقدام ما حضور در مدارس علمیه، تدریس و پرداختن به مدارس حوزه بود که از روز اول ما به توسعه کمی و کیفی حوزههای علمیه پرداختیم. در خود خرمآباد مدرسه معصومیه برای خواهران درست شد و الان سه سال است که طلبه گرفته است. برای برادران مدرسه علمیه صادقیه و رضویه را تأسیس شد و بحمدا... مکان صادقیه الان خریداری شده است. مکان رضویه زمینی به مساحت ده هزار متر مربع تهیه شده و الان مشغول احداث ساختمان مدرسه رضویه هستیم. الان سال دوم طلبگی را دارند. بنا را بر این گذاشتیم که با نظارت کامل یک مدرسهای را از ابتدا تأسیس کنیم که بعد از ده سال طلبههای فاضل و مهذب که در آنجا تربیت شدند را تحویل جامعه بدهیم. در کل استان هم همینطور. ب
ه فضل الهی پنج مدرسه علمیه در شهرستانها احداث و تأسیس شده است. مرکز مدیریت حوزه برادران و خواهران در اینجا آمد. سطح دو حوزه علمیه در استان رسمی شد. شورای عالی حوزههای علمیه استان تشکیل شد. که مسؤولیتش با بنده است و جلسات بسیار خوبی داشته است. بنابراین یکی از برنامهها پرداختن به حوزههای علمیه بود که شرحش مفصل است.
دوم، پرداختن به مسائل جوانان بود. یک مجمع مشورتی جوانان دفتر نماینده ولی فقیه را تأسیس کردیم که بحمدا... موفقیتهای بسیارخوبی داشته است. این مجمع غیر از این که کارها را در طول سال دنبال میکند سالی یک کار بزرگ و یک برنامه بزرگ را دنبال میکند. همایش «جوانان، ولایت و معنویت» همایش «تجلیل از جوانان برتر استان» و در سال گذشته همچنین همایش بینالمللی «الگوی اسلامی جوان ایرانی» و برای سال آینده هم ما برنامه داریم. ضمن اینکه امسال برنامه ورود جوانان به فضای مجازی است. یکی از چیزهایی که مقام معظم رهبری روی آن عنایت دارند این است که امروز دشمن دارد با بمباران تبلیغاتی هجمه وسیع فرهنگی را در فضای مجازی دنبال میکند و ما باید آماده باشیم. ما از جوانان به عنوان افسران جنگ نرم برای ورود به عرصه فضای مجازی استفاده کردیم.
با فعالیتهایمجمع مشورتی جوانان امروز و جوانان لرستان باور کردند و اعتماد به نفس در دلشان ایجاد شد که میتوانند در تمام زمینهها نقشآفرینی بکنند و موفق باشند. نمونه دست آوردی که ما امروز داریم همان همایش تجلیل از جوانان برتر بود که ما 313 جوانان را از مجموعه هزاران جوان انتخاب کردیم. حتی بعضی از جوانان که لرستانی بودند و در خارج از استان زندگی میکردند. یک جوانی از شیراز آمد. گفت من فقط آمدم که از شما تشکر کنم به خاطر اینکه چنین اقدامی را انجام دادید و به جوانان لرستان نشان دادید که میتوانند نقش آفرینی اصلی داشته باشند. یا مثلاً همایش بینالمللی الگوی اسلامی جوان ایرانی، وقتی که مهمانان خارجی آمدند و جوانها ارتباط با آنها برقرار کردند، خیلیها تشکر کردند.
از کارهای فرهنگی دیگری که در استان لرستان دنبال شده است میتوان به توسعه فعالیتهای قرآنی و همینطور یک نهضت مسجدسازی اشاره کرد که بحمدا... پنج سال تفسیر قرآن در مساجد و محافل دائر شد و مؤسسات قرآنی گسترش پیدا کردند.
مسئله دیگری که بسیار مهم بود و ما دنبال کردیم مسئله حفظ آرامش و وحدت در استان بود. در جلسات متعدد با نمایندگان مجلس با مسؤولان ارشد استان دائماً بر کار، تلاش، کوشش، عمران و آبادانی تشویق، ترغیب و پافشاری کردیم. شاهد هستید ملاقاتهایی که ما با اقشار گوناگون داریم و برنامههای متعددی که داریم گواه بر این قضیه است.
مجمع مشورتی جوانان ابتکاری بومی است؟
میتوانم ادعا کنم که تشکیل مجمع مشورتی جوانان دفتر نماینده ولی فقیه از ابتکارات لرستان است. بعضی از جاها بعد از ما الگو گرفتهاند ولی آن فعالیتی که مجموعه جوانان لرستان دارد در جای دیگر نیست.
این مجمع از چه کسانی تشکیل شده است؟
مجمع در اصل 15 نفر بودند که هشت نفر از جوانان ولایی که با معرفی بعضی از عزیزان انتخاب شدند و هفت نفر از جوان یاوران؛ یعنی مجموعه کسانی که در زمینه جوانان کار میکنند مثل سازمان ورزش و جوانان، صدا وسیما یا مجموعه دستگاهای اینچنینی. ولی محدودیتی وجود ندارد. در بعضی از جلسات بیست نفر، سی نفر هم شرکت میکنند.
بخش دیگری از کار نماینده ولی فقیه نماز جمعه است. به نظر شما ما از ظرفیت نماز جمعه توانستیم استفاده کنیم؟
ظرفیت نماز جمعه ظرفیت بسیار بالایی است. اینکه ما ادعا کنیم از تمام ظرفیت استفاده کردیم یقیناً ادعای صحیحی نیست. لیکن امروز میتوانم ادعا بکنم که نماز جمعههای استان لرستان از نمازجمعههای با نشاط، زنده و پویا است که در حقیقت شکل نماز جمعه را دارد. از نظر حضور جمعیت، خرمآباد از نماز جمعههای استانهای دیگر پرجمعیتتر است. یعنی در میان ردیفهای اول مراکز استانهایی قرار دارد که جمعیت خوبی در آن شرکت میکند. حضور جوانان در نماز جمعه بسیار چشمگیر است و کمتر جایی این حالت مشاهده میشود که جوان در نماز جمعه حاضر شود.
برنامههای متعددی در نماز جمعه اجرا میشود. در کمتر جایی مانند خرمآباد برنامههای متعدد در نمازجمعه اجرا میشود. همین الان پنج برنامه فرهنگی هر هفته در نماز جمعه خرمآباد اجرا میشود. برنامه اول شمیم خدمت است که مسؤولان آنجا حضور پیدا میکنند و پاسخگوی مردم هستند. برنامه دوم مسابقهایی از خطبههای نماز جمعه تحت عنوان «صبح ظهور» که هر هفته سه سؤال بین نمازگزاران توزیع میشود. نمازگزاران خطبه را گوش میدهند. پاسخ را میدهند و هر هفته هم جایزه میدهیم. برنامه سوم تجلیل از تولید کنندگان به مناسبت سال تولید ملی است که هر هفته دو نفر از تولیدکنندگان، در نماز جمعه حاضر میشود لوح تقدیر میگیرند و از آنها تقدیر و تشکر میشود.
یکی دیگر از برنامههایی که در نماز جمعه اجرا میشود برنامه شکوفههای جمعه است که معمولاً شمارهای به بچههای چهار تا ده سال داده میشود. قرعه کشی میشود و تشویق و ترغیب میشوند. برنامه پنجم ما در راستای فرمایشات حضرت آقا که مطالعه کتاب را باید ترویج بکنیم مسابقه کتابخوانی را برگزار میکنیم. هر ماه یک کتاب انتخاب میشود. از آن کتاب سؤال مطرح میشود.
فکر نمیکنم در کشور نماز جمعهایی وجود داشته باشد که هر هفته پنج برنامه فرهنگی در آن اجرا شود. خطبههایی که معمولاً ایراد میشود نیز نمونهاش را شما دیدید. مثلاً حضرت آقا سال جهاد اقتصادی را گفتند. موضوع خطبه را به این اختصاص دادیم و تبدیل به یک کتاب «اقتصاد در اسلام» شد و بعد راجع به پیامبر اعظم(ص) که مجموعه آن با عنوان «اسوه حسنه» تبدیل به کتاب شد و همینطور موارد دیگری که مشاهده میکنید.
کتابهایی که شما مینویسید فقط محدود به خطبههاست؟
خیر. از نظر تألیفات چهار کتاب تاکنون از ما منتشر شده است؛ کتاب «ائمه و علم اصول» که یک کتاب تخصصی است. کتاب «نگاهی به ولایت مطلقه فقیه» که پاسخگویی شبهات ولایت فقیه است و کتاب «اقتصاد در اسلام» و «اسوه حسنه». البته کتابهای دیگری از ما منتشر شده است. مثل «راهنمای مراکز فرهنگی قم». در حقیقت پنج شش کتاب و بیش از پنجاه مقاله از ما منتشر شده که معمولاً در دسترس هست.
خطبههای نماز جمعه قبل از روز جمعه چقدر از شما وقت میگیرد؟
برای هر خطبه حداقل چهار یا پنج ساعت مطالعه دارم. ضمن اینکه در طول هفته هم آن موضوع در ذهن من هست، مطالب جدید را هم یادداشت میکنم و اضافه میکنم. بهطوری که در روز پنج شنبه مطالب خطبههای نمازجمعه آماده است و برهمین اساس هم سؤال از خطبههای نمازجمعه طرح میکنم که روز پنج شنبه دوستان ستاد نماز جمعه میبرند تکثیر میکنند.
با وجود مشغلهای که دارید چطور بعضی کارهایی مثل تفسیر یا مثلاً نوشتن کتاب و... را انجام میدهید؟
یک درسی را مقام معظم رهبری به ما دادند و آن این است که اگر در زندگی برنامهریزی داشته باشید به همه کارها میرسید. ما از این فرمایش آقا الگو گرفتیم. روی این حساب با برنامهریزی حرکت میکنیم. برنامه تدریس حوزه ما مرتب سر ساعت خودش هست. تدریس دانشگاه هفتهای یک روز هست. تفسیر هم هفتهای یک روز در یک محل در یک مسجد در یک نقطه ارائه میشود. بخشی از مطالعات خودم را هنوز ترک نکردم. یعنی هنوز که هنوز هست من مطالعات علمی خودم را دنبال میکنم. پیگیری میکنم و یادداشت برداری میکنم. الان هم یادداشت فراوانی دارم که اگر فرصت باشد اینها را سامان بدهم فکر میکنم که پنج شش کتاب دیگر هم برای چاپ آماده میشود.
فعالیت دفترتان چگونه است و چه بخشهایی دارد؟
یکی از اقدامات ما ساماندهی به فعالیتهای دفتر بود که بخشهای متعددی دارد. از جمله بخش مراجعات مردمی است که معمولاً عامه مردم مراجعه میکنند. مسائلی دارند که راهاندازی میشود. بخش دوم پاسخ به سوالات شرعی است که یکی از روحانیون بزرگوار صبح و بعدازظهر حضور دارد. بخش سوم فرهنگی که کارهای فرهنگی را دنبال میکند مثلاً هر پنج شنبه در دفتر مراسم روضه و عزاداری برقرار هست. دهه آخر صفر ده شب مراسم عزاداری هست. شهادت ائمه(ع) مراسم عزاداری روضه و برنامه دینی برقرار است.بخش چهارم دیدارها و ملاقاتهاست که دفتر برنامه این دیدارها را تنظیم میکند.
با توجه به اینکه ادارات مختلف برای رفع مشکلات مردم هست، چرا مردم مراجعاتشان را نزد شما میآورند؟
علتش این است که در طول تاریخ روحانیت ملجاء و مرجع مردم بوده است. یعنی تنها دستگاهی که در طول تاریخ به تجربه ثابت شده است که با مردم است و در غم و شادی مردم شریک است و در جهت گرهگشایی از مردم تلاش میکند روحانیت بودهاند. مردم یک اعتمادی نسبت به روحانیت، نسبت به جایگاه ولایت و رهبری دارند. لذا میآیند. از سوی دیگر مسؤولان هم با توجه به دیانتشان و با توجه به ولایت مداریشان حرف شنوی از نماینده ولی فقیه و علما دارند. این ارتباط دوسویه سبب میشود که مردم مراجعه داشته باشند؛ انتظار آن است که مسؤولان هم سفارشات علما، روحانیون و دفتر نماینده ولی فقیه را به صورت جدّی تلقی کنند تا کار مردم راه بیفتد و گرهگشایی بشود. ضمن اینکه علما در طول تاریخ به محرومین و مشکلات مردم رسیدگی میکردند و خودشان دنبال حل مشکل مردم بودند.
دوران اصلاحات کجا بودید؟ چه کاری کردید؟
دوران اصلاحات امام جمعه استان گلستان بودم. امام جمعه بودن در آن دوره واقعاً سخت بود. برای اینکه معمولاً انتقادهایی میشد. آنها نسبت به انتقادها عکسالعمل نشان میدادند و توجه جدی نمیکردند. حقیقتاً رنجآور بود.
یادم هست نمایشگاهی را که در آن محلی که ما اقامت جمعه داشتیم. در آن نمایشگاه خانمهایی که حضور داشتند غالباً چادر داشتند. مذهبی بودند. از متدینین بودند. چیزهایی که آورده بودند مذهبی بود. چیزهای حجاب و عفاف را آورده بودند. مدیرکل فرهنگ و ارشاد آن زمان گفته بود چیه همه جا را سیاه کردید؟ نشاط ایجاد کنید. شادابی ایجاد کنید. اینها واقعاً برای ما رنجآور بود تحملش سخت بود. با رنج و سختی تحمل میکردیم.
این دوران با تدبیر مقام معظم رهبری و هدایت ایشان سپری شد. دائم آنها یک خط انحرافی را دنبال میکردند و مقام معظم رهبری اصلاح میکردند. آنها از اصلاحطلبی میگفتند آقا اصلاح طلب اصولگرا را مطرح میکردند. آنها به دورغ مردمسالاری را مطرح میکردند مقام معظم رهبری مسأله به مردمسالاری دینی را مطرح کردند.. در واقع با هدایت مقام معظم رهبری مدیریت شد و ما هم روش حضرت آقا را دنبال میکردیم
فتنهی سال 88 چه ویژگیهایی داشت؟
ماجرای فتنه یک امر پیچیده و سختی بود. چون نقابی که افراد بر چهره داشتند نقاب ظاهرپسندی بود. به تعبیر حضرت آقا دستی که دراز شد دستکش نرمی داشت اما درونش چدن بود. ظاهر فریبنده و باطن کشنده. به همین جهت تشخیص را بر عدهای دشوار میکرد و برای خیلیها اینکه بفهمند عمق ماجرای فتنه چقدر زیاد است واقعاً سخت بود. باور نمیکردند. تنها کسی که باز هم در این عرصه توانست ماجرا فتنه را روشن بکند شخص مقام معظم رهبری بود؛ با نشان دادن معیارها و با تکیه بر بصیرت. یعنی چیزی جز بصیرتافزایی نمیتوانست ماجرای فتنه را خاموش کند.
جمله امیرالمؤمنین(ع) را درنظر بگیرید. امیرالمومنین از خودش تعریف نمیکرد اما در ماجرای خوارج و نهروان حضرت فرمود تنها من بودم که چشم فتنه را درآوردم و غیر از من کسی نمیتوانست. در عصر حاضر هم حقیقتاً خاموش کردن فتنه تنها توسط مقام معظم رهبری بود. برای اینکه تنها کسانی که میتوانستند این کار را بکنند خواص بودند و ما دچار خواص بیبصیرت بودیم.
اگر یادتان باشد شاید دومین یا سومین سخنرانی که علیه فتنه صورت گرفت در خرمآباد بوده و ما بودیم که از طریق صدا و سیمای مرکز هم پخش شد.
از اینرو شناخت فتنه یک کار دشواری بود و راه مقابله با فتنه هم سختتر. تنها چیزی که توانست به قول معروف این امر پیچیده و فساد عمیق را در هم بشکند حماسه 9 دی بود. یک حرکت خودجوش مردمی براساس تکلیف. مردم احساس تکلیف کردند و از روی بصیرت، ایمان، دشمن شناسی و ولایتمداری به صحنه آمدند. هیچکس نمیتواند بگوید که حماسه نه دی غیر از ولایتمداری مردم انگیزه دیگری داشت. مردم در دفاع از نظام در دفاع از رهبری به میدان آمدند. همه هم به میدان آمدند.
حضور دهها میلیونی مردم گواه این قضیه است که مردم ما بحمدا... با بصیرت به صحنه آمدند و آن حماسه بزرگ را خلق کردند و در نتیجه انقلاب اسلامی از این پیچ خطرناک عبور کرده است.
این حماسه دستاوردهای عظیمی به دنبال داشت؛ چه دستاوردهای داخلی و چه دستاوردهای خارجی. به اعتقاد من حماسه نه دی سراسر درس و عبرت برای آینده انقلاب اسلامی ایران است و تداوم انقلاب اسلامی ایران و حماسه نه دی بروز جلوههایی از ایمان واقعی مردم در انقلاب اسلامی ایران است.
مقام معظم رهبری همیشه از انتخابات به عنوان یک فرصت یاد میکنند که انتخابات یک فرصت است که ما داریم و پشتوانه مردمی نظام را به دنیا نشان میدهیم. چند وقت دیگر هم انتخابات ریاست جمهوری را داریم که دوره قبلش به یک فتنهای ختم شد. آیا فرصتی را که ما داریم امکان دارد به یک فتنه ختم بشود؟
دو تا مطلب هست مطلب اول این است که دشمن دست از شیطنت برنداشته است. یقیناً دشمن برنامههای جدی برای انتخابات دارد. دشمن تلاش میکندانتخابات آینده به چالشی برای نظام تبدیل شود و مردم حضور پررنگی در انتخابات نداشته باشند. نکته دوم امروز جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام مبتنی بر رأی مردم از پشتوانه و حمایت مردمی برخوردار است. یقیناً این مردم از انقلاب و دستاوردهای انقلاب خودشان دفاع میکنند. یکی از جلوههای دفاع از انقلاب حضور در انتخابات است. که مردم عملاً میآیند نشان میدهند که در تعیین سرنوشت خودشان باید حضور پیدا بکنند. از این رو انتخابات برای ما یک فرصت است و برای ما میدانی برای نشان دادن شعور سیاسی مردم. انتخابات فرصتی است برای حضور مردم در صحنه و تعیین سرنوشت خودشان. حضور مردم در انتخابات همه توطئههای دشمن را خنثی خواهد کرد. لذا ما با داشتن رهبری آگاه و فرزانه و با بصیرت و مردمی هوشیار و ولایی از هیچگونه توطئهای هراسی نداریم.
به هر صورت این میدانی است که مردم حضور پیدا میکنند و مردم همه خار و خاشاک را کنار میزنند. انقلاب اسلامی مثل دریاست، اقیانوس است. که در این اقیانوس خار و خاشاک و همه میآیند. اما امواج اقیانوس تلاطم پیدا میکند و خار و خاشاک کنار زده میشوند. آن آب خالص سرانجام باقی میماند. هرگونه توطئه، تحریم، تهدید، جنگنرم، فشارهای اقتصادی و امثال اینها به منزله خار و خاشاک است که میآید. ممکن است در درون هم قرار بگیرند اما موج انقلاب اسلامی یواش، یواش کنار میزند و انقلاب اسلامی ببرای همیشه زلال باقی میماند.
چرا در یک دورهای شما را در رسانههای خارجی تخریب میکردند؟
به نظرم دو موضوع سبب شد که ما در مورد هجمه وسیع رسانههای ضد انقلاب قرار بگیریم.یکی در ماجرای فتنه موضعگیری کردیم و دیگری وقتی که دشمنان در رأس آنها امریکا تحریم علیه ایران را شدت بخشید ما درخطبههای نماز جمعه موضوع اقتصاد مقاومتی را بصورت جدّی مطرح کردیم. یعنی شش ماه از سال موضوع خطبه نماز جمعهام درباره اقتصاد مقاومتی بود. این بحث اقتصاد مقاومتی هم در داخل کشور انعکاس بسیار خوبی داشت؛ مجلات، روزنامهها، محافل علمی به صورت جدی عرضه شد. مجلات و روزنامههای سراسری آن را زدند. انعکاس بسیار خوبی به هر جهت داشت.
دشمنان و ضد انقلاب آمدند یک تخریبی را شروع کردند و یک دروغ شاخداری را نسبت دادند که در این شرایط تحریم فلانی مثلاً مرغ را تحریم کرده است. و تمام رسانههای بیگانه و ضد انقلاب این را تحت پوشش قراردادند که مرغ توسط فلانی حرام اعلام شده است. به طوری که در کمتر از دو سه روز بیش از پنجاه هزار مطلب در سایتها و رسانههای بیگانه ثبت شد. منتهی ما خوشحال بودیم از اینکه مباحثی را که تحت عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میکردیم و موضعگیری که در ماجرای فتنه داشتیم اثرگذار بود که دشمن را تحریک کرد و تحت تأثیر قرار داد. یک هجمهای انجام بدهد و مطمئن شدیم که مسیری که داریم میرویم مسیر درستی است و در خط ولایت و رهبری است.
تشکر میکنیم که وقتتان را به ما دادید.
انشاءا.. که موفق باشید.